موقعك الحالي:صفحة رئيسية>المنتجات
غربال زدن . [ غ ِ / غ َ زَ دَ ] (مص مرکب ) غربال کردن . بیختن .
Read Moreغربیل کردن . [ غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غربال کردن . بیختن . غربال زدن . الک کردن . غربلة. رجوع به غربال کردن شود.
Read Moreغربال زدن - معنی در دیکشنری آبادیس غربال زدن لغت نامه دهخدا غربال زدن. [ غ ِ / غ َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) غربال کردن. بیختن. فرهنگ فارسی ( مصدر ) غربال کردن بیختن . معنی یا پیشنهاد شما معنی یا پیشنهاد شما + افزودن عکس و لینک
Read Moreغربال. وسیلهای با یک سطح سوراخسوراخ، برای جدا کردن اجزای ریزودرشت حبوبات، آرد، گندم و امثال آن؛ نوعی الک با سوراخهای درشتتر؛ پرویزن؛ غرویزن.〈. غربال کردن: (مصدر متعدی)۱. جدا کردن ...
Read Moreلغت نامه دهخدا غربیل کردن. [ غ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) غربال کردن. بیختن. غربال زدن. الک کردن. غربلة. رجوع به غربال کردن شود. سوراخ کردن و پاره پاره کردن و کشتن کسی. غربلة : وز چپ و راست تیر روان شد سوی پیل ، تا مرو را غربیل کردند. (
Read Moreمعنی واژهٔ غربال کردن در لغتنامه دهخدا به فارسی، انگلیسی و عربی از واژهیاب
Read Moreپاک کردن، افشاندن، بجنبش دراوردن، غربال کردن، باد دادن، بوجاری کردن، بادافشان کردن فرهنگ فارسی ( مصدر ) ۱ - الک کردن غربال زدن بیختن . ۲ - تفحص و جستجوی بسیار کردن کنجکاوی کردن .
Read Moreغربیل کردن. [ غ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) غربال کردن. بیختن. غربال زدن. الک کردن. غربلة. رجوع به غربال کردن شود. سوراخ کردن و پاره پاره کردن و کشتن کسی.
Read Moreغربیل کردن . [ غ َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) غربال کردن . بیختن . غربال زدن . الک کردن . غربلة. رجوع به غربال کردن شود. سوراخ کردن و پاره پاره کردن و کشتن کسی .
Read Moreالصين -تشنغ تشو -المنطقة الوطنية للتنمية الصناعية للتكنولوجيا المتطورة، جادة العلوم رقم 169.